متن آهنگ های فارسی متن تمام موسیقی های فارسی درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید... برای بهتر شدن وبلاگ نظر بدید... اگر هم خواستین که همدیگرو تبلیغ کنیم پیام بدید ممنون آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:27 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ اگرکسی شب سرما به ابرها زدو گم شد مرا به یاد بیارید برای این گل قرمز نماز مرده بخوانید مرا شمرده بخوانید لباس گرم بپوشید به این اتاق مبادا بهارآمده باشد ♫♫♫ به همسری که ندارم به نقل قول بگویید چه دوست داشتنی بود برادران عزیزم! شمیم ملحفه هایش کنار میزشما بود به خواهران صبورم خبردهید که “یلدا” تصادفا شب فرداست زیاد امید ندارم که ازتپیدن قلبم گلی دوباره بروید کدام قله کدام اوج؟ منی که اینهمه کوهم از این جهان به ستوهم غروب شد همه رفتند در ایستگاه کسی نیست چه خوب شد همه رفتند به این اتاق مبادا بهارسر زده باشد… بهارسرزدو سرشد پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ روزی صد هزار دفعه میگم نباید حتی به خوابی که توش تو نیستی سر زد دوست دارم دیوونه بازیم با تو باشه روزو شب ، خاطره سازیم با تو باشه دوست دارم پیشت بمونم تا همیشه
لحظه هام کنار تو دیدنی میشه هیچ غمی تو دنیا نیست تا تورو دارم این محاله ممکنه تنهات بذارم تو کنارمی و این اوج غروره ،نگاه کن بسات این عاشقی جوره تو کنارمی و این شوق کمی نیست ،دل من عاشق میمونه دمدمی نیست تو کنارمی و حالا هرچی که میخوام هست ، نمیذارم بری ساده از دست تو کنارمی و حالا دیگه میتونم،با یه دنیا عاشقی واسه چشمات بخونم ♫♫♫ تو خود خود خود زندگی هستی تو عزیز توی هوشیاری و مستی همه چیم تویی فقط تویی عزیزم بس که خوب و بی توقعی عزیزم عزیـــــــــــــــــزم … پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:25 :: نويسنده : محمد همتی
من مثه روحم هه همه جا بودم پــَ از بچگی بد شانس بودم مینداختم رو در نعل بچه بودم زورم کم بود زرقا برقا کورم کرد
انگار زندگی بازی بود، منم همیشه خونم کم نوجوونی پولم کم تو زیر زمین جونم درد، اومد از هرکی خوشم فرداش شوهر کرد همیشه بغضم گرفت ، از همه چی عقدم گرفت زمونه فرصت گرفت بعد حسین تهی جرات گرفت روحم بیماره ، به روح اعتقاد داری روحم می ناله به روح اعتقاد داری ♫♫♫ شده بودم جوون شهرو می رفتم از کوره در و می رفتم از خونه در سیبیلام جوونه زد واسه خودم مرد شده بودم، عاشق رپ شده بودم لقبم تهی شد با اینکه ریاضی رد شده بودم مامورا دنبالمون و ماهم بودیم دنبال پول ماهی نبود از دستمون در بره همه جا افتاده تور صبح تهران دریغ ار نور جمعه اجرام ولیعصر بود اون روزا نزدیکمن ، چه فایده ولی از دور … تا یکم معروف شدم ، به ترک خاک مجبور شدم ولی خاکی موندم و بعد با ABZ من جور شدم موزیک و بهش چسبیدم ، به هوادارام عشق ورزیدم فهمیدم زندگی فانیه از ته دل بهش خندیدم هه هه سخت بود غربت و فرق بود واسه همین تند تند کار حتی شبا غذام فست فود کار شاد و کار غمگین دادیم کار شاخ و کار سنگین دیدیم موسیقی باند بازیه ، ماهم باندا رو پاره کردیم روحم بیماره ، به روح اعتقاد داری روحم می ناله به روح اعتقاد داری ♫♫♫ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ هر صدا هر سکوتی اینویاد من میاره میشکنه بغض ترانه غم رو گونه هام میباره
از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد حرفای قشنگ و سادش عاشقونه باورم شد خیلی مهربونی اما نمی خوای با من بمونی نمیدونی زندگیمی نمی دونی نمی دونی اشتباه از من و دل بود نکه قسمتم نبودی حالا دیگه خیلی دیره میمیرم بی تو به زودی ♫♫♫ دلمو از یادم انداخت اونکه صاحب دلم بود منو دوست داشت ولی انگار اندازش یه ذره کم بود از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد حس خوب داشتن اون عاشقونه باورم شد خیلی مهربونی اما نمی خوای با من بمونی نمیدونی زندگیمی نمی دونی نمی دونی اشتباه از من و دل بود نکه قسمتم نبودی حالا دیگه خیلی دیره میمیرم بی تو به زودی … پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ از این شکست تلخ دیگه چی میخوای دلم بدجور شکست مثل غرورم پرو بالم شکست وقتی تو رفتی نمی تونم بگم خیلی صبورم
از این شکست تلخ دیگه چی میخوای تک و تنها و بی صدا شکستم یه عمره تنها نشستم بایه درد و پر و بال تورو اینجا نبستم نمی دونی چه حسی داره وقتی بسوزی و بسازی و بمیری تک و تنها بشینی پای عشق و ،نباشی حق تو از دل بگیری منو دیدی ولی کاری نکردی نگفتی این شکستن درد داره مهم نیست آخرش بد میشه یا خوب همیشه قصه یه نامرد داره آره رفتی و شکستی ، منو که عمری عاشق تو بودم ساده رفتی و شکستی،دلی رو که عمری به پات نشوندم آره رفتی و شکستی ساده رفتی و شکستی آره رفتی و شکستی ، منو که عمری عاشق تو بودم ساده رفتی و شکستی منو که زندگیمو پات سوزوندم آره رفتی و شکستی … ♫♫♫ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:15 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ تنها شدیم ، منو سازم چی بسازم، تو این دلتنگیا عاشق نبودی تو بسازی چقد گفتم، یکم کوتاه بیا داریم میخونیم به عشق تو منو سازم ، شدیم درگیر تو
هی به خودم میگم تو دنبالش برو میشه بهم بگی کجاست مسیر تو منو سازم و شب و تنهایی ، فکر میکنیم که هنوزم اینجایی منو عشقم و دل بیچاره ، که هنوز به چشات گرفتاره منو قلبم و تب احساسم ، انگاری تو رو نمیشناسم منو حسی که به پات گذاشتم ،کاشکی این جوری دوست نداشتم کاش این جوری دوست نداشتم ♫♫♫ من این زندگی رو با تو قشنگ دیدم با تو بود به دردای این دنیا خندیدم همه لحظه های خوشمونو تباه کردی خودتم نمی دونی چقد گناه کردی چرا با من و خودت اینجوری تا کردی همه امیدم اینه که دوباره برگردی که تو دوباره برگردی میشه برگردی… منو سازم و شب و تنهایی ، فکر میکنیم که هنوزم اینجایی منو یادتو دل بیچاره ، که هنوز به چشات گرفتاره منو قلبم و تب احساسم ، انگاری تو رو نمیشناسم منو حسی که به پات گذاشتم ،کاشکی این جوری دوست نداشتم کاش این جوری دوست نداشتم ♫♫♫ پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:8 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ هواتو از سرم بیرون نکردم تو تنها حسرت من رو زمینی یه چیزایی رو تا عاشق نباشی نه میتونی بفهمی نه ببینی تورو دارم تمام عمر حتی
اگه هرچی رو که دارم بگیرن همه دنیامو راحت میدم اما خدامو که نمیزارم بگیرن به عشقت تا ته دنیا به جنگ هر کسی میرم چه تقدیری ازین بهتر که از عشق تو میمیرم من از عشق تو میمیرم ♫♫♫ تو تا وقتی کنار من بمونی خدا از پیش من جایی نمیره من این حال خوشو حتی یه لحظم نمیزارم کسی از ما بگیره … ترانه سرا : روزبه بمانی پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ بیدارمو میبینمت رویا به رویا از پیش چشمم میروی دنیا به دنیا با تو میان آب وآتش آشتی بود در آتش است از رفتنت دریا به دریا یک بار دیگر عشق را باخون نوشتند تعبیر لبخند تورا گلگون نوشتند ♫♫♫ … تا دست عشق از پیکر عاشق جدا شد با دست لیلا قصه ی مجنون نوشتند این کوچه ها بی تو همیشه بی قرارند حس غریبی بین پاییز و بهارن رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن بوی تو دارن تورو را اما ندارن … ترانه سرا : افشین یدالهی پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : محمد همتی
♫♫♫ صدات کردم اما نگفتم نرو همین که تو رفتی پشیمون شدم کنار تو حرفامو هی خوردمو گلو مو گرفت بغض و داغون شدم
♫♫♫ نخواستم بدونی میشکنم همینکه درو بستی بارون گرفت غرورم نذاشت راهتو سد کنم غرور عشق و از هر دوتا مون گرفت واسه داشتنت عشق کافی نبود تو رفتی دلم بی تودیوونه شه بگو وقت برگشتنت اومده قراره که این قصه وارونه شه … تو این روزا بدجوری کم دارمت هوای دلم ابری ابریه بیا و یه بار دیگه فرصت بده نشونت بدم دل سپردن چیه … ترانه سرا : فرناز فامیلی یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : محمد همتی
نخند و با خنده هات باز منو دلخور نکن
نظر یادتون نره! ;) پيوندها
|
|||
![]() |